مقایسه ی تأثیر دو عامل transforming growth factor beta۱ (tgf-ß۱) و پیاسکلیدین بر بیان ژن های کلاژن ii، x و اگریکان در روند کندروژنز سلول های بنیادی مشتق از چربی انسان در داربست کامپوزیتی فیبرین آلژینات

Authors

هادی دیده ور

دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم تشریح، دانشکده ی پزشکی و کمیته ی تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران فرهاد گلشن ایران پور

استادیار، گروه علوم تشریح، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران علی والیانی

استادیار، گروه علوم تشریح، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران بتول هاشمی بنی

دانشیار، گروه علوم تشریح، دانشکده ی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران مجتبی اسماعیلی

abstract

مقدمه: آسیب های بافت غضروف در کشورهای پیشرفته، مهم ترین علت ناتوانی در سالمندان است. علاوه بر آن، غضروف مفصلی توانایی محدودی در ترمیم دارد. روش های درمانی رایج قادر به ترمیم این آسیب ها نمی باشد؛ چرا که منجر به ایجاد بافت فیبروزی در غضروف می شوند. سلول درمانی، یکی از روش های درمان است که در آن، سلول های بنیادی با کمک مهندسی بافت می توانند به کندروسیت تمایز یابند و جهت دستیابی به این هدف، از عوامل رشد و داربست ها استفاده می شود. به دلیل هایپرتروفه شدن بافت غضروف و عدم پایداری داربست ها، ضرورت دستیابی به عوامل القا کننده و داربست مناسب احساس می گردد. بر اساس مطالعات، فیبرین آلژینات از لحاظ پایداری و کشسانی (elasticity) مناسب است و پیاسکلیدین، باعث افزایش بیان ژن های مخصوص غضروف می گردد. از این رو، در تحقیق حاضر، تأثیر پیاسکلیدین و transforming growth factor beta1 (tgf-β1) بر القای کندروژنز سلول های بنیادی در داربست فیبرین آلژینات مورد مقایسه قرار گرفت. روش ها: adipose derived stem cells (adscs) از بافت چربی سه بیمار استخراج و تکثیر داده شد. سپس به مدت 21 روز در داربست فیبرین آلژینات تحت تأثیر مدیوم کندروژنیک کشت داده شدند. میزان تکثیر و بقای سلول ها به روش mtt [3 (4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium-bromide] و میزان بیان ژن های اگریکان، کلاژن ii و x با استفاده از تکنیک real-time polymerase chain reaction (real-time pcr) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: میزان تکثیر و بقا در داربست فیبرین آلژینات، در گروه حاوی پیاسکلیدین نسبت به سایر گروه ها، افزایش داشت؛ اما این افزایش به صورت معنی دار نبود (050/0 < p). همچنین، پیاسکلیدین باعث افزایش میزان بیان ژن کلاژن ii (001/0 > p) و کاهش میزان بیان ژن کلاژن x در مقایسه با tgf-β1 گردید. نتیجه گیری: احتمال می رود پیاسکلیدین در روند القای کندروژنز adscs در داربست فیبرین آلژینات مؤثر بوده و بر افزایش بیان ژن های ویژه ی غضروف تأثیر داشته باشد

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تأثیر پیاسکلیدین بر القای کندروژنز از سلول های بنیادی مشتق از چربی انسان در داربست فیبرین

مقدمه: آسیب های بافت غضروف یکی از مشکلات موجود در کلینیک است و روش های درمانی رایج منجر به ترمیم کامل آسیب ها نمی شود. از این رو، مهندسی بافت در این جهت مورد توجه است. در مهندسی بافت از مواد زیستی، عوامل رشد و سلول مناسب استفاده می شود. از آن جایی که عوامل رشد مانند tgf-β (transforming growth factor beta) منجر به هایپرتروفه شدن بافت غضروف تهیه شده می گردد، دستیابی به عوامل القا کننده ی مناسب تر...

full text

مقایسه بیان ژن اگریکان در کندروژنز سلول‌های بنیادی مشتق از چربی در دو سیستم کشت Pellet و Micromass

Background: Nowadays, Human adipocyte-derived stem cells (hADSCs) has been widely used in tissue engineering because of its unique features such as extraction from more sources, more easily and non-invasive extraction methods. In order to increase cell-cell interactions, similar to embryonic pre-cartilage condensation, the use of three dimensional (3D) high-density cell culture systems such as ...

full text

مقایسه توانایی زنده بودن سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی در دو داربست اگارز و فیبرین گلو

زمینه و هدف : بهره‌گیری از تکنیک مهندسی بافت و طراحی ساختارهایی مشابه بافت‌های آسیب دیده نیازمند به کارگیری ابزارهایی نظیر داربست سلولی، سلول‌ها و ملکول‌های فعال زیستی در شرایط آزمایشگاهی است که در این میان، کشت سلول‌های مناسب با قابلیت توانایی تقسیم و تمایز در داربست‌های سلولی طبیعی که فاقد ویژگی‌هایی نظیر ایمنی زایی و تومورزایی باشند، اهمیت دارد. بافت چربی به دلیل دارا بودن سلول‌های بنیادی مز...

full text

مقایسه پتانسیل کندروژنز سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی انسانی در دو سیستم کشت تک لایه و ریز توده

Background and purpose: Articular cartilage disease is prevalent in all societies and in most cases the damaged cartilage would not repair. Conservative treatments are associated with many problems. So cell therapy is needed as a definite treatment. One of the best and most accessible sources of cells for this purpose is stem cells derived from adipose tissue which can be differentiated into ch...

full text

بیان ژن های کلاژن یک- دو، اگریکان و sox۹ سلول های بنیادی مزانشیمی تمایز یافته روی داربست های مختلف زیستی

زمینه و هدف: انتخاب داربست مناسب یکی از عوامل بسیار مهم در یک تکنیک موفق مهندسی بافت است که امکان مهاجرت سلول ها، انتقال عوامل زیست فعال و همچنین فراهم سازی محیط رشد مطلوب برای سلول های بنیادی را ایجاد می نماید. در این پژوهش به ارزیابی قابلیت دو داربست مختلف به عنوان محیطی مناسب جهت تکثیر و تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی برگرفته از چربی پرداخته شد. روش بررسی: این مطالعه به صورت تجربی در آزمایشگ...

full text

مقایسه توانایی زنده بودن سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از چربی در دو داربست اگارز و فیبرین گلو

زمینه و هدف : بهره گیری از تکنیک مهندسی بافت و طراحی ساختارهایی مشابه بافت های آسیب دیده نیازمند به کارگیری ابزارهایی نظیر داربست سلولی، سلول ها و ملکول های فعال زیستی در شرایط آزمایشگاهی است که در این میان، کشت سلول های مناسب با قابلیت توانایی تقسیم و تمایز در داربست های سلولی طبیعی که فاقد ویژگی هایی نظیر ایمنی زایی و تومورزایی باشند، اهمیت دارد. بافت چربی به دلیل دارا بودن سلول های بنیادی مز...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله دانشکده پزشکی اصفهان

جلد ۳۴، شماره ۳۷۳، صفحات ۱۵۷-۱۶۵

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023